loading...
رسپینا7 | تفریحی و سرگرمی
حمایت از ما
www.respina7.ir

حمایت از ما با گذاشتن بنر ما در سایتتان:

آخرین ارسال های انجمن
Admin بازدید : 612 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

 

تفاوت خوابگاه دخترها و پسرها شب قبل ازامتحان

 

شب - خوابگاه پسران

(در اتاقی دو پسر به نام های «مهدی» و «آرمان» دراز کشیده اند. مهدی در حال نصب برنامه روی لپ تاپ و آرمان مشغول نوشتن مطالبی روی چند برگه است. در همین حال، واحدی شان، «میثاق» در حالی که به موبایلش ور می رود وارد اتاق می شود)
میثاق: مهدی... شایعه شده فردا صبح امتحان داریم.

مهدی: نه! راسته. امتحان پایان ترمه.


میثاق: اوخ اوخ! من اصلاً خبر نداشتم. چقدر زود امتحانا شروع شد.

 

مهدی: آره... منم یه چند دقیقه پیش فهمیدم. حالا چیه مگه؟! نگرانی؟ مگه تو کلاستون دختر ندارید؟!


میثاق: من و نگرانی؟ عمراً!! (به آرمان اشاره می کند) وای وای نیگاش کن! چه خرخونیه این آقا آرمان! ببین از روی جزوه های زیر قابلمه چه نُتی بر می داره!!

 

آرمان: تو هم یه چیزی میگیا! این برگه های تقلبه که 10 دقیقه ی پیش شروع به نوشتنش کردم. دخترای کلاس ما که مثل دخترای شما پایه نیستن. اگه کسی بهت نرسوند، باید یه قوت قلب داشته باشی یا نه؟ کار از محکم کاری...


مهدی: (همچنان که در لپ تاپش سیر می کند) آرمان جون... اگه واست زحمتی نیست چند تا برگه واسه منم بنویس. دستت درست!


(در همین حال، صدای فریاد و هیاهویی از واحد مجاور بلند می شود. پسری به نام «رضا» با خوشحالی وسط اتاق می پرد)


میثاق: چت شده؟ رو زمین بند نیستی!

رضا: استقلال همین الان دومیشم خورد!!!

مهدی: اصلا حواسم نبود.توپ تانک فشفشه استقلالی آبکشه!!!


و تمام ساکنین آن واحد، برای دیدن ادامه ی مسابقه به اتاق مجاور می شتابند. چراغ ها روشن می مانند.



شب - خوابگاه دختران

(دختر «شبنم» نامی با چند کتاب در دستش وارد واحد دوستش «لاله» می شود و او را در حال گریه می بیند.)


شبنم: ِ وا!... خاک برسرم! چرا داری مثل ابر بهار گریه می کنی؟!

 

لاله: خدا منو می کشت این روزو نمی دیدم. (همچنان به گریه ی خود ادامه می دهد.)


شبنم: بگو ببینم چی شده؟

 

لاله: چی می خواستی بشه؟ امروز نتیجه ی امتحان <آناتومی!!!> رو زدن تو بُرد. منی که از 6 ماه قبلش کتابامو خورده بودم، منی که به امید 20 سر جلسه ی امتحان نشسته بودم، دیدم نمره ام شده 19!!!!!! ( بر شدت گریه افزوده می شود)


شبنم: (او را در آغوش می کشد) عزیزم... گریه نکن. می فهممت. درد بزرگیه! (بغض شبنم نیز می ترکد) بهتره دیگه غصه نخوری و خودتو برای امتحان فردا آماده کنی. درس سخت و حجیمیه. می دونی که؟

لاله: (اشک هایش را آرام آرام پاک می کند) آره. می دونم! اما من اونقدر سر ماجرای امروز دلم خون بود و فقط تونستم 8 دور بخونم! می فهمی شبنم؟ فقط 8 دور... (دوباره صدای گریه اش بلند می شود) حالا چه جوری سرمو جلوی نازی و دوستاش بلند کنم؟!!


شبنم: عزیزم... دیگه گریه نکن. من و شهره هم فقط 7 - 8 دور تونستیم بخونیم! ببین! از بس گریه کردی ریمل چشمای قشنگ پاک شد! گریه نکن دیگه. فکر کردن به این مسائل که می دونم سخته، فایده ای نداره و مشکلی رو حل نمی کنه.

 

لاله: نمی دونم. چرا چند روزیه که مثل قدیم دلم به درس نمیره. مثلاً امروز صبح، ساعت 5/7 بیدار شدم. باورت میشه؟!

 

(در همین حال، صدای جیغ و شیون از واحد مجاور به گوش می رسد. استرس عظیمی وجودِ شبنم و لاله را در بر می گیرد!دختری به نام «فرشته» با اضطراب وارد اتاق می شود.)


شبنم: چی شده فرشته؟!

 

فرشته: (با دلهره) کمک کنید... نازی داشت واسه بیستمین بار کتابشو می خوند که یه دفعه از حال رفت!

 

شبنم: لابد به خودش خیلی سخت گرفته.

 

فرشته: خب، منم 19 بار خوندم. این طوری نشدم! زود باشید، ببریمش دکتر.
(و تمام ساکنین آن واحد، سراسیمه برای یاری «نازی» از اتاق خارج می شوند. چراغ ها خاموش می شود.)

Admin بازدید : 456 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن

 

تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن
گفتگوی دو دختر پای تلفن: سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم... می بینمت خوشگلم... بوس بوس بوس


گفتگوی دو پسر پای تلفن: بنال... بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر

 

بعد از قطع کردن تلفن : 
دخترها: واه واه واه !!! دختره ایکبیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد


پسرها: بابا عجب بچه باحالیه این ممد خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه

Admin بازدید : 546 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

 

 

بدون شرح !! (طنز)

 

 

بدون شرح !! (طنز)

 

 

بدون شرح !! (طنز)

 

 

بدون شرح !! (طنز)

 

 

بدون شرح !! (طنز)

 

 

بدون شرح !! (طنز)

Admin بازدید : 593 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

شعر طنز, عکس طنز, مطالب طنز, داستان طنز, طنز خنده دار

 

فقط یه ایرانی میتونه صبح جمعه ساعت 6 با هزار مشقت و برنامه ریزی قبلی پاشه بره بیرون حلیم بخوره , پارک بره,ورزش هم کنه,

بعد ساعت 9 برگرده خونه بگیره تا ظهر بخوابه :

 

***


فقط یه ایرانی میتونه کند بودن رشد موهاشو بندازه گردن دست سنگین ارایشگر!

 

***


فقط خانومهای ایرانی هستن از یه هفته قبل از عروسی هی میگن

چی بپوشیم؟! .. چی بپوشیم؟!

اونوقت شب عروسی ؛ رسماً هیچی نمی پوشن :)))

 

***


فقط یه ایرانی میتونه اینو باور داشته باشه که اگه جفت راهنمای ماشین و روشن کنه، مجازه تو اتوبان دنده عقب حرکت کنه!

 

***


فقط تو ایران مدارسو 5شنبه ها تعطیل میکنن ولی به جاش بقیه هفته رو براش کلاس جبرانی در نظر میگیرن باپولهای آنچنانی !!!

 

***


تعمیرات مدل ایرانی‌:

۱-درشو باز کردن و فوت کردن. ۲-کامل باز کردن و دوباره بستن

۳-محکم زدن(مثل به پشت کنترل تلویزیون).

 

***


فقط آسمون ایران میتونه : کمی ! تا قسمتی! نیمه ابری! همراه با بارش پراکنده!در برخی از نقاط باشه. . . ( آخر ادبیاته این جمله)! :

 

***


فقط در تهران که مردم شمال شهردر سال 2011میلادی و مردم جنوب شهر در سال 70 هجری قمری زندگی میکنن!

 

***

 

تنها ایرانیان که وقتی میخوان از خیابون رد شن به جا اینکه به چراغ عابر نگاه کنند

به ماشینا نگاه میکنن که کی خلوت میشه سریع رد شن!

 

***


اگه ورزشی به نام "سگ دو" وجود داشت ما ایرانیا حتما توش می تونستیم یه خودی نشون بدیم... !!!

 

***

 

فقط یه ایرانی میتونه پیتزا رو با دوغ ,نوشابه رو با آبگوشت, سبزی رو با کوکوسبزی,

و کالباس رو با نون سنگک بخوره!

 

***


فقط یه ایرانی میتونه بره قشم لباس بیاره تو خونه بفروشه و بگه اینارو از دبی و ترکیه اوردم!

 

***


فقط یه ایرانی میتونه جلوی خودپرداز بانک با دیدن جمله لطفا منتظر بمانید استرس رو

با بیشترین فشار تحمل کنه و با نگاهی ملتمسانه به دستگاه تو دلش بگه

که اگه پول نمیدی جون هرکی دوست داری کارتم رو بده و بعد از دیدن جمله دستگاه

در حال شمارش وجه می باشد به ناگاه آرامش تمام وجودش رو فرا بگیره دقیقا مثل

فرود موفقیت آمیز هواپیما اونم در فرودگاه مشهد !!!

 

***

 

فقط یه ایرانی میتونه وقتی میخواد بره عروسی در به در دنبال یکی بگرده که کراواتشو براش گره بزنه :)))

 

***


فقط یه ایرانی میتونه اول از دستشویی بیاد بیرون بعد زیپ و کمربندشو ببنده :

Admin بازدید : 536 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

 

قیافه پسرا وقتی دیدنیه که...

 

قیافه پسرا وقتی دیدنیه که ...

-جلوی دخترا کم میارن.

 

-gf شون رو با هزار دک و پز به بستنی دعوت و توی بستنی فروشی تازه متوجه جیب خالی از money شون می شن.

 

-در صدد مزاحمت و خرد کردن اعصاب یه دختر بر می آن و دختره آشنا در می یاد.

 

-پسره چون نمی تونه عشقشو ببینه ، بی صدا می ره زل می زنه به در خونه دختره . یه آلبوم عکس قطور از دم در خونه طرف تهیه می کنه.

 

-وقتی تو چشمای دختر مورد علاقشون خیره می شن ، بعد می فهمن دختره داشته پشت سرشونو نگاه می کرده.

 

-وقتی واسه یه دختر(عشقشون) گریه می کنن.

 

-وقتی دخترا بیش از اندازه بهشون کم محلی می کنن، قیافه مغمومشون بسیار دیدن داره.

 

-وقتی عشقشونو با یکی دیگه می بینن.

 

-وقتی طرف مورد علاقشون جلوی اونا از خوش تیپی و باکلاسی یه پسر دیگه تعریف می کنه.

 

-وقتی می فهمن بعد از این همه وقت که جلوی gf شون خودشونو پاک و مظلوم نشون دادن ، gf تمام آمارشونو داره.

 

-وقتی مچشون پیش دخترا باز بشه.

 

-و وقتی می فهمن که استعداد روان شناسی در همه دخترا خدادادیه و با یه نگاه این همه چیز از پسرای بدبخت می فهمن و اعمال و رفتارشون رو زیر ذره بین تجزیه و تحلیل می کنن !

این مقاله فقط جنبه طنز و سرگرمی دارد و قصد توهین ندارد.

Admin بازدید : 543 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

 

 

جغرافياى خانم ها و آقایان  (طنز)

 

جغرافياى خانم ها

خانم ها در سن ۱۸ تا ۲۱ سالگى ، مانند آفريقا يا استراليا هستند

نيمه كشف شده، وحشى، با زيبايى هاى افسون كننده ى طبيعى

 

در سن 21 تا ۳۰ سالگى، مثل امريكا يا ژاپن هستند:

كاملا كشف شده، بسيار توسعه يافته، آماده براى معامله، مخصوصا معامله با پول نقد يا اتومبيل .

 

در سن 30 تا ۳۵ سالگى، مانند هند يا اسپانيا هستند:

بسيار داغ، آسوده خاطر و آرام، و آگاه به زيبايى هاى خود.

 

بين سن 35 تا ۴۰ سالگى، مانند فرانسه يا آرژانتين هستند:

بدين معنا كه اگر چه ممكن است در جريان جنگ نيمه ويران شده باشند، اما هنوز جاهاى بسيارى براى تماشا دارند .

 

در سن 40 تا ۵۰ سالگى، مثل يوگسلاوى يا عراق هستند:

جنگ را باخته اند. هنوز گرفتار اشتباهات پيشين اند. و به باز سازى كامل نياز دارند .

 

بين 50 تا ۶۰ سالگى، مانند روسيه يا كانادا هستند:

بسيار پهناور، آرام و مرز ها بدون مرزبان، اما سرماى زياد، خلايق را از آنان مي رماند.

 

در سن 60 تا ۷۰ سالگى، مانند انگلستان يا مغولستان اند:

با يك گذشته ى درخشان و بدون آينده .

 

بعد از ۷۰ سالگى، شبيه آلبانى يا افغانستان اند:

همگان ميدانند كه در كجايند، اما هيچكس به سراغ شان نمى رود.

 

 

جغرافياى آقایان

از 18 تا 50 سال مثل ايران :

راهنما و حلال مشکلات دنيا ولي در كار خود مانده .

 

بعد از 50 سالگى، شبيه عربستان هستند:

همگان فقط به خاطر مال و ثروت به آنها احترام مي گذارند

Admin بازدید : 615 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

 

انواع خر (طنز)

 

خر شاکی

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر رمانتیک

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر کیف

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر کنجکاو

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر لوس

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر نجیب

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر بدبخت

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر نی نی

 

 

انواع خر (طنز)

 

خر مدرن

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر عراقی

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر اسراییلی

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر حمال

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر مکزیکی

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر در چمن

 

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خرخون

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر زور

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر حماسه ساز

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر گلادیاتور

 

 

انواع خر (طنز)

 

 

خر گاز سوز

Admin بازدید : 684 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

 

انشا, مطالب طنز, مطالب خنده دار, انشا طنز

انشا یک بچه دبستانی در مورد ازدواج (اوج خنده)

 

 

پدرم همیشه می‌گوید:

"این خارجی‌ها که الکی خارجی نشده‌اند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان داده‌اند"

البته من هم می‌خواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم. ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج می‌دانم.

تازه دایی دختر عمه‌ی پسر همسایه‌مان در آمریکا زندگی می‌کند. برای همین هم پسر همسایه‌مان آمریکا را مثل کف دستش می‌شناسد. او می‌گوید: "در خارج آدم‌های قوی کشور را اداره می‌کنند"

مثلن همین "آرنولد" که رعیس کالیفرنیا شده است

ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد و بعد... البته آن قسمت‌های بی‌تربیتی فیلم را ندیدیم اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا. اما در ایران هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود. خارجی‌ها خیلی پر زور هستند و همه‌شان بادی میل دینگ کار می‌کنند. همین برج‌هایی که دارند نشان می‌دهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کرده‌اند.

ما اصلن ماهواره نداریم.

اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامه‌های علمی آن را نگاه می‌کنیم. تازه من کانال‌های ناجورش را قلف کرده‌ام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند. این آمریکایی‌ها بر خلاف ما آدم‌های خیلی مهربانی هستند و دائم همدیگر را بقل می‌کنند و بوس می‌کنند. اما در فیلم‌های ایرانی حتا زن و شوهرها با سه متر فاصله کنار هم می‌نشینند. همین کارها باعث شده که آمار تلاغ روز به روز بالاتر بشود.

در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمی‌شود و نخبه‌های علمی کشور مجبور می‌شوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش می‌شوند.

مثلاً این "بیل گیتس" با اینکه اسم کوچکش نشان می‌دهد که از یک خانواده‌ی کارگری بوده، اما تا می‌فهمند که نخبه است به او خیلی بودجه می‌دهند و او هم برق را اختراع می‌کند. پسر همسایه‌مان می‌گوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شب‌ها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم.

از نظر فرهنگی ما ایرانی‌ها خیلی بی‌جمبه هستیم. ما خیلی تمبل و تن‌پرور هستیم و حتی هفته‌ای یک روز را هم کلاً تعطیل کرده‌ایم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از پسر همسایه‌مان شنیدم که در خارج جمعه‌ها تعطیل نیست. وقتی شنیدم نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم. اما حرف‌های پسر همسایه‌مان از بی بی سی هم مهمتر است.

ما ایرانی‌ها ضاتن آی کیون پایینی داریم. مثلن پدرم همیشه به من می‌گوید "تو به خر گفته‌ای زکی". ولی خارجی‌ها تیز هوشان هستند. پسر همسایه‌مان می‌گفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند. ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان می‌روند و آخرش هم بلد نیستند یک جمله‌ی ساده مثل I lav u بنویسند. واقعن جای تعسف دارد.

این بود انشای من

Admin بازدید : 615 چهارشنبه 08 خرداد 1392 نظرات (0)

 

 

طنز ایرانی بودن

 

این مطلب فقط جنبه طنز و سرگرمی دارد پس لطفا به دل نگیرید.

۱_ هرروز صبحانه چای با نون و پنیر میخوری.

 

۲_ در روز حداقل ۵ بار از واژه‌های عزیزم / قربونت برم / اختیار دارین / شرمنده استفاده میکنی.

 

۳_ هر دومین جمله رو با ببین شروع میکنی.

 

۴_ اگر ساعت ۵ قرار داشته باشی ساعت ۶ از خونه بیرون میری.

 

۵_ بابا مامانت میخوان که دکتر مهندس شی.

 

۶_ مامانت حداقل دو بار در روز بهت میگه بچم قربونت بشم.

 

۷_ تا از یه مهمونی یا عروسی میای شروع میکنی به غیبت.

 

۸_ هروقت که به یک رستوران ایرانی میری موقع حساب به گارسون میگی قابلتون رو نداره.

 

۹_ کمد لباسات پر از لباسای ِ مشکیه.

 

۱۰_ توی توالت خونتون آفتابه دارین !

 

۱۱_ موقع حساب کردن طوری رفتار میکنی که انگار تو میخوای پول بدی اما همش تعارف شابدلعظیمیه.

 

۱۲_ هروقت منتظر مهمونت سر ساعت ۱ هستی ساعت ۳ ازش استقبال میکنی.

 

۱۳_ تو و مهمونای ایرانیت ۳۰دقیقه هم جلو در صحبت میکنید که البته فقط می خواستید خداحافظی کنید.

 

۱۴_ وقتی میری توالت به نظر میاد که اونجا خوابت برده.

 

۱۵_ مامانت می خواد دعوات کنه اما دلش نمیاد.

 

۱۶_ بابات میخواد که دخترش پیشش بمونه.

 

۱۷_ حداقل روزی یکبار برنج و گوشت میخوری.

 

۱۸_ سالاد رو بشقابی میخوری.

 

۱۹_ وقتی مهمون داری یه کاسه ی بزرگ میوه روی میزه.

 

۲۰_ لجبازی.

تعداد صفحات : 89

درباره ما
رسپینا7 بزرگترین و برترین سایت تفریحی و سرگرمی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 889
  • کل نظرات : 72
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 1194
  • آی پی امروز : 99
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 157
  • باردید دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 190
  • بازدید ماه : 298
  • بازدید سال : 14,325
  • بازدید کلی : 2,278,640
  • کدهای اختصاصی